کاریکاتور.............................................

کاریکاتور.............................................

شعر......................................................طنز

اگه مردونگی مرده


اگه رفاقت رنگ باخته


اگه عشق معنا نداره


اگه آرامش معنا نداره



اگه دنیا صفا نداره


خب به تو چه ربطی داره؟ تو شعرتو بخون

یا برو درستو بخون : مه و ابر خورشیدو فلک در کارند/ بچه جون درس بخون لیسانسه هاش بی کارن

---

جک

---

ترکه داشته نماز میخونده:
بسم الله رحمن الرحیم...خوب خدایا دیگه سرتو درد نمیارم.والضالین!!!!!!!!!!!

---

ترکه میره مهمونی بهش میگن راحت باش میگوزه

---

به ترکه میگن  عیب شورت گلدار چیه میگه بگوزی گلهاش پر پر میشه

---

یه روز یه ترکه میره جهنم بمب میذاره همه شهید میشن میرن بهشت

---

-تعریفی از یک مرد مجرد : مردی که فرصت بد بخت کردن یک زن را از دست داده است

---

ترکه می‌میره می‌ره اون دنیا، ازش می‌پرسن چی شد مردی؟
میگه داشتم شیر می‌خوردم.
می‌گن اِ؟ شیرش فاسد بود؟
می‌گه نه بابا. گاوه یهو نشست!

---

پلیس راه اردبیل اعلام کرد اونایی که زنجیر ندارن سینه بزنن.

---

کدام گزینه صحیح است؟

انرژیِ هسته ای حق مسلم

1- ماست

2- سر شیر

3- دوغ آبعلی

4-اطلس طلائی

---

ترکه به فرزندانش وصیت می کنه وقتی من مردم یک میلیون خرجم کنید
وقتی ترکه می میره بچه هاش میرن یک میلیون خر جمع می کنند تا به وصیت پدرشون عمل کنند

---

شعر......................................................طنز

یه حلقهء طلایی /اسمتو روش نوشتم/برو بیار پاکش کنم /ریدی به سرنوشتم

---

تازه از در آمدم تو که یواش / پوزخندی زد به رویم خان داداش
در میان خانه بحثی داغ بود / صحبت از دامادی ام در باغ بود
شادمان از این همه لطٿ و کرم / لب ٿرو بستم که گویی من کرم
لیک دردل شور و شوقی داشتم / زود خود را در دوو پنداشتم
پشت ٿرمان بودم و پا روی گاز / دست بر دنده. دهان از شوق باز
سرعتم از خط قرمز هم گذشت / به عجب رویای خوبی بود و مشت
تا که صحبت از وصول وام شد / دود شد رویایم و بر بام شد
تا به کی باید دویدن بهر وام / نیست جز ٿکری تباه و حرٿ خام
بس که پیش این و آن دولا شدم / خود مثال مهره ولولا شدم
هر کجا رٿتم ز بهر اخذ وام / خنده رو گٿتن برایم یک کلام
بند پ باید که مشکل حل شود / غیر این باشد تورا معضل شود
هر حسابی باز می کردم نبود / ذره ای مثمر به حالم یا به سود
ٿوقش از جشن عروسی بگذرم / چند روزی هم زند زن بر سرم
عاقب یک خانه در پائین شهر / رهن می سازم به صد دعوا و قهر